- دریافت پول برای ثبت نام در مدارس دولتی؛ ممنوعیتی که روال است
- رمزارز دیجیتالی که ۸۰۰ درصد رشد ثبت کرد
- «الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول»؛ مردم چه کاری باید انجام دهند؟
- تبلیغات نامزدهای راه یافته به دور دوم آغاز شد
- ادامه جستجو برای یافتن پیکر کارگران در معدن شازند اراک
- آژانس انرژی اتمی: ایران چهار آبشار سانتریفیوژ جدید در فردو نصب کرد
- نتایج نهایی انتخابات ریاست جمهوری / انتخابات به مرحله دوم کشیده شد / پزشکیان – جلیلی ، جمعه آینده
- خبرهای خوبی از احسان علیخانی و جوکرش به گوش نمیرسد!
- فردوسیپور و رفقا اینبار صداوسیما را فیتیلهپیچ کردند
- استان تهران رکورددار ازدواج و طلاق در سال گذشته
- تعویض ۵۱ پله برقی تهران/ ساخت پلهای رمپی عابرپیاده در بزرگراهها
- سقوط عرضه اولیه سهام جهانی
- قوانین جدید در حوزه رمزارزهای دیجیتال
- بریتانیا جلوتر از پیشبینیهای اقتصادی
- اوجگیری تورم ژاپن
» حمل و نقل
» نقش تولید نوآورانه در توسعه بازار کالای داخلی
تاریخ انتشار : 2019/03/16 - 9:40
نقش تولید نوآورانه در توسعه بازار کالای داخلی
هرچند نوآوری در فرآیند طراحی و ساخت محصولات و کالاهای داخلی با ایدههای نوآورانه مزایای رقابتی را افزایش میدهد، اما لازمه حمایت از کالاها و محصولات تولید داخل حمایت از مصرف کننده و توجه و تأمین رضایت مصرف کنندگان است. در واقع آنچه موجب رونق بازار تولیدات و صنایع داخلی میشود، پاسخ گویی به نیازهای مشتری و احترام به حقوق مشتری است و رعایت اصول مشتری مداری است که میتواند با ایجاد فضای رقابتی، سبب انتخاب محصولات و کالاهای تولید داخل از سوی مشتری شود. لذا توجه به این نکته که کیفیت مداری مقدمه مشتری مداری است، از مهمترین عوامل توسعه تولید، ارتقای کیفیت تولیدات، توسعه بازار و پویایی کسب و کار خواهد شد.
در عصری که همه چیز در حال تغییر و تحول است و رقبا همواره در پی توسعه سهم بازار خود از طریق کسب مزیت رقابتی هستند، توجه به نوآوری به عنوان یکی از راهکارهای افزایش مزیت رقابتی در محیط کسب و کار امری اجتناب ناپذیر است. در این دوره برای بقا و پیشرفت باید جریان نوآوری را تداوم بخشید تا رکود و نابودی اتفاق نیفتد. نوآوری نوعی تغییر است، اما هر تغییری نوآوری نیست. نوآوری عبارت است از بهرهبرداری از ایدههای جدید به نحوی که ارزش افزوده و مزیت رقابتی ایجاد کند. امروزه تولیدکنندگانی که در فرآیند طراحی و خلق محصول از نوآوری و ایدههای نوآورانه بهره گرفتهاند به مزایای رقابتی دست یافتهاند.
نوآوری یک موضوع اساسی در رشد اقتصادی است و در کشورهای صنعتی موجب توسعه اقتصادی و اجتماعی بلندمدت میشود.
به عبارتی نوآوری صنعتی به عنوان نیروی اصلی پیشبرنده رقابت و توفیقات اقتصادی و اجتماعی تنها از طریق سرمایه گذاری در بخش مولد اقتصادی رشد میکند. البته لازم است که فرآیندها در جای خود قرار گیرند تا بتوانند یک تعامل صنعتی و علمی میان بازار، سرمایه انسانی و بنگاههای تولیدی و اقتصادی برقرار کنند. نوآوری در تولید صنعتی نیازمند نوآوری «معمارگرایانه» است که مفهوم دیگری از نوآوری است و به معنای مرتب کردن روشهایی است که اجزا در درون طرح یک سیستم تولید با یکدیگر ارتباط پیدا میکنند. وینستون چرچیل معتقد بود «قدرت آینده در قدرت ذهن نهفته است» و به عقیده تام پیترز «قدرت در زور نیست، در ذهن است». اهمیت نوآوری را میتوان در واژگان تام پیترز [خطاب به سازمانهای صنعتی] خلاصه کرد: «یا نوآوری یا مرگ»! نوآوری نه به معنای «تحقق و توسعه» است و نه به معنای علم و فناوری پیشرفته. زمانی که از مبحث نوآوری سخن به میان میآید، اذهان ناخواسته به سوی نوآوری محصول و گاهی فرآیند تولید آن متمرکز میشود، حتی در بعضی مواقع درباره نوآوری خدمات هم صحبتی به میان نمیآید. در حالی که ما در این برهه از زمان به نوآوری در کل فرآیندهای سازمان یعنی فرآیندهای پشتیبانی، عملیاتی و بهویژه فرآیند مدیریتی نیاز داریم و بدون سامان دادن به این فرآیندها در عمل نوآوری صنعتی و تولید محصولی مفید و مؤثر واقع نخواهد شد.
در فرآیند نوآوری این سؤال مطرح است که آیا برای نوآوری پیشزمینهای وجود دارد؟ باید گفت پیش زمینه نوآوری، فرهنگ نوآوری در سازمان است. پس از چندین سال تحقیق و مشاهده، دلایل متعدد و به طور تقریبی مشابهی برای به نتیجه نرسیدن نوآوریها بهدست آمده که در اینجا عوامل مهم شکست نوآوری عنوان میشود: نبود فرهنگی که از نوآوری حمایت کند، نبود مربیان و مدیران توانمند در تیمهای نوآوری، صرف نکردن زمان و انرژی کافی برای رفع ابهامات سازمانی، احساس مالکیت نکردن و از آن خود ندانستن سازمان توسط مدیران، توسعه ندادن ابزارها و سنجشهای اندازه گیری پیشرفت، ایجاد نکردن تنوع در فرآیندها (عقاید مختلف و متضاد)، نبود ارتباط بین طرحها و طرحها با راهبرد سازمان، فقدان یک فرآیند گسترده و فراگیر برای نوآوری، تخصیص ندادن منابع کافی برای این فرآیند، فقدان یک سیستم ایده پرداز مدیریتی.
به طور کلی در فرآیند نوآوری در سازمانهای مختلف ۳ نکته حائز اهمیت وجود دارد که عبارتند از: ۱- توانمندی و تواناسازی که همان منابع است، ۲- فرهنگ سازمان، ۳- سیستمها و ابزارهایی که در آن سازمان وجود دارند. در زمینه ویژگیهای محیط نوآوری باید در نظر داشت که نوآوری را فرآیند، محصول و سازمان ایجاد نمیکنند بلکه کارکنان آن را ایجاد میکنند و این همان مدیریت نوآوری است. مسئولیت مدیران ارشد یا کارکنان یک سازمان این است که محیطی را برای نوآوری فراهم کنند.
برای ایجاد چنین محیطی ۸ شرط لازم است: ریسک، اعتماد بین افراد، رکگویی، تعهد افراد نسبت به شغل و سازمانی که در آن مشغول فعالیت هستند، دادن آزادی و اختیار عمل به افراد برای تصمیمگیری، سرزندگی و داشتن روحیه خوب در افراد یک سازمان، گفتوگوی باز برای ایجاد سینرژی و پشتیبانی از ایده منابع. البته ویژگیها یا شروطی که گفته شد در برخی سازمانهای صنعتی کمتر مورد توجه قرار میگیرد، از این رو مدیریت ارشد هر سازمان باید توجه داشته باشد که ۸۰ درصد نوآوریها را کارکنان سازمان و ۲۰ درصد را مدیران ایجاد میکنند. بنابراین برای توسعه تولید نوآورانهای که منجر به ارتقاء کیفیت، افزایش مزایای رقابتی کالای تولیدی و توسعه بازار گردد، بایستی نقش کارکنان در خلق محصول جدید و باکیفیت را در تمام مراحل تولید مدنظر قرار دارد.
رئیس انجمن مهندسی حمل و نقل ریلی ایران
برچسب ها : انجمن مهندسی , حمل و نقل , سید ابوالفضل بهره دار
دسته بندی : حمل و نقل , خبر داغ , پیشنهاد سردبیر , یادداشت
آخرین اخبار
ارسال دیدگاه
آخرین خبرمطالب بیشتر