- 6 نکته درباره آخرین مناظره : از 60 درصد قلابی جلیلی تا 60 درصد واقعی پزشکیان
- بحران آب شدت گرفت ؛ تبخیر آب در ایران سهبرابر میانگین جهانی
- پزشکیان: عهد همه ما؛ خلق فرصتی دیگر برای ایران است
- ایران ۱۱ مقام آمریکایی را تحریم کرد/ بیانیه وزارت خارجه
- با این ۱۰ راهکار هوش هیجانی تان را بالا ببرید
- جلیلی: انتخاب با مردم است؛ بازگشت به ۸ سال تعطیلی کشور یا امتداد شهید رئیسی
- برگزاری آیین امضای تفاهمنامه همکاری چند جانبه در حوزه ماشینها و صنایع تبدیلی غذایی کشاورزی در سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران
- توئیت جدید مصطفی پورمحمدی درباره انتخابات ریاست جمهوری
- آمار عجیب مزاحمت تلفنی برای اورژانس!
- به این افراد هرگز نباید فرصت دوباره بدهید
- بهترین شغلهای ۱۰ سال آینده ایران
- رأی پزشکیان و جلیلی چند درصد واجدان شرایط است؟
- هشدار سازمان ثبت احوال درباره مدارک هویتی
- دریافت پول برای ثبت نام در مدارس دولتی؛ ممنوعیتی که روال است
- رمزارز دیجیتالی که ۸۰۰ درصد رشد ثبت کرد
» بین الملل
» زندگی من چگونه پس از تسلط طالبان دگرگون شد؟
تاریخ انتشار : 2021/11/02 - 10:34
زندگی من چگونه پس از تسلط طالبان دگرگون شد؟
به قدرت رسیدن ناگهانی طالبان در افغانستان زندگی را در سراسر این کشور دگرگون کرده است.
به گزارش عصرایران، به تازگی، خبرنگاری از افغانستانی ها خواسته کار خود را قبل و بعد از آمدن طالبان شرح دهند، پاسخهایی تکاندهنده، نشان میدهد که چه تعداد با شرایط کاملا تغییر یافته سر و کار دارند.
بیبیسی با برخی از آنها – از کارمندان اداری گرفته تا فعالان – که میخواستند داستان خود را تعریف کنند، صحبت کرده است.
احمد: زندگی برای من سختتر شده
احمد قبل از به دست گرفتن قدرت توسط طالبان به عنوان مدیر دفتر در یک شرکت خصوصی کار میکرد. او از سپتامبر ۲۰۱۹ در آنجا مشغول به کار بود.
وی به بیبیسی گفت: “برای من زمان خوبی بود، زیرا کار میکردم و به خواهرانم که در دانشگاه و مدرسه بودند کمک میکردم. من در آن زمان درامد خوبی داشتم و این برای خانوادهام نیز کافی بود، زیرا پول پسانداز میکردم و مقداری برای غذا به خانه میفرستادم.”
او افزود: من دوستان زیادی در محل کارم داشتم که همه آنها کار خود را از دست دادند و بیکار شدند.
اما اکنون زندگی برای من بهویژه برای خانوادهام سختتر شده است، زیرا اینجا نه شغلی برای مردم وجود دارد و نه راه درآمدی برای خانوادهها.
زندگی من چگونه پس از تسلط طالبان دگرگون شد؟
احمد تنها پسر و بزرگترین عضو خانوادهاش است. پدرش که حدود ۶۰ سال سن دارد به دلیل سن و سال و مشکل زانویش نمیتواند کار کند.
او با بیان اینکه قیمت مواد غذایی روزانه در حال افزایش است، گفت “باعث شده که احساس مسئولیت بیشتری کنم.”
“هر روز برای ما خسته کننده است.”
زهرا: زندگی حالا زیستن نیست
زهرا که قبل از تسلط طالبان در دانشگاه درس میخواند، نتوانست درسهای خود را از سر بگیرد.
او گفت: “دوره عالی زندگی من زمانی بود که دانشجوی پزشکی بودم.” وی افزود که “دو سال تلاش کردم تا نمره رویایی ام را در کنکور ورودی دانشگاه کسب کنم و ارزشش را داشت. دردناک است چون تلاش زیادی کردم اما با دست خالی برگشته ام.”
“زندگی اکنون زیستن نیست. زنده ماندن و نفس کشیدن بدون هیچ هدفی است. این زندگیای نیست که من وقتی دانش آموز مدرسهای بودم و برای کنکور دانشگاه آماده میشدم آرزویش را داشتم.”
او میگوید: “من عاشق درس خواندن با دوستانم بودم و واقعا دلم برای دانشجو بودن تنگ شده است.”
زهرا میگوید که اکنون بیشتر وقتش در خانه میگذرد و دلش برای بیرون رفتن “بدون هیچ تشویش” تنگ شده است.
“من روی بهتر کردن زبان انگلیسیام کار میکنم و چیزهای جدیدی از کتابها یاد میگیرم، اما متاسفانه وضعیت ناامید کننده است.
او افزود “شاید روزی به درسهایمان برگردیم.”
ثنا: امیدوارم این فقط خواب بدی باشد
ثنا در فعالیتهای حقوق زنان در افغانستان فعالیت داشت.
او گفت: “قبل از آمدن طالبان، ما از بسیاری از حقوق خود محروم بودیم، اما خوشحال بودیم، زیرا تا حدی آزادی داشتیم. میتوانستیم درس بخوانیم، کار کنیم، با دوستانمان بیرون برویم، کنار هم بنشینیم، بحث کنیم و بخندیم.”
“ما خوشحال بودیم که باهم برای حقوق خود مبارزه میکردیم… سعی کردیم قوانین را تغییر بدهیم اما ناگهان همه چیز تغییر کرد و از وطن خود دور شدیم.”
زندگی من چگونه پس از تسلط طالبان دگرگون شد؟
او در حال حاضر در ایران به سر میبرد و ویزای آلمان را دارد اما هنوز نرفته است.
ثنا گفت: “امیدوارم این مثل یک خواب بد باشد و زود بیدار شوم و به خانه برگردم. دوری از سرزمین مادری برایم سخت است.”
“برای من سخت است که همه چیزهایی را که ساخته ایم از دست بدهم. من از نظر جسمی زنده هستم اما دلم برای خانواده و خانه ام تنگ شده است. دلم برای مردمم، زبانم و تلاشهایی که انجام دادیم تنگ شده است.”
من مهاجرت کرده ام اما روحم در افغانستان مانده و زخمی است”.
سید: همه چیز خیلی زود به هم ریخت
سید به عنوان خبرنگار و گوینده یکی از بزرگترین رسانههای افغانستان بود.
او گفت: “من دلتنگ زندگی حرفه ای خود به عنوان یک روزنامه نگار هستم. تمام رویاهایی که داشتم برای پیشرفت در حرفه خودم وقتی به کشورم برگردم. اکنون از به یادآوردن لحظهها احساس ناراحتی میکنم.”
سید در روزی که طالبان کنترل کابل را به دست گرفت، کار میکرد اما از آن بعد از ظهر، اوضاع از قبل تغییر کرده بود.
دفتر ما تقریباً خالی بود، همه کارکنان زن دفتر را ترک کرده بودند و تیم فنی ما لباسهای خود را به لباس افراد افغانی تغییر داده بودند.
سید حالا در آمریکا است و به عنوان پناهجو به دنبال پناهندگی است. خانواده او در افغانستان جا مانده است.
او گفت: “پیشرفت و فداکاری ۲۰ سال همه در هم شکست و همه چیز از جمله امیدها و رویاهای من در عرض چند ساعت ویران شد.” “همه چیز خیلی زود خراب شد، هنوز هم نمیتوانم باور کنم.”
او افزود: “اکنون زندگی سخت است، دوری از عزیزان، و در محیطی کاملا متفاوت، جایی که میتوانم آسیبهای روحی را بگیرم، گفتن آسانتر از انجام دادن است.”
*همه نام ها برای محافظت از هویت مصاحبه کنندگان تغییر داده شده است.
برچسب ها : افغانستان , طالبان
دسته بندی : بین الملل , تله تایپ , خبر داغ
آخرین اخبار
ارسال دیدگاه
آخرین خبرمطالب بیشتر