- برگزاری آیین امضای تفاهمنامه همکاری چند جانبه در حوزه ماشینها و صنایع تبدیلی غذایی کشاورزی در سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران
- توئیت جدید مصطفی پورمحمدی درباره انتخابات ریاست جمهوری
- آمار عجیب مزاحمت تلفنی برای اورژانس!
- به این افراد هرگز نباید فرصت دوباره بدهید
- بهترین شغلهای ۱۰ سال آینده ایران
- رأی پزشکیان و جلیلی چند درصد واجدان شرایط است؟
- هشدار سازمان ثبت احوال درباره مدارک هویتی
- دریافت پول برای ثبت نام در مدارس دولتی؛ ممنوعیتی که روال است
- رمزارز دیجیتالی که ۸۰۰ درصد رشد ثبت کرد
- «الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول»؛ مردم چه کاری باید انجام دهند؟
- تبلیغات نامزدهای راه یافته به دور دوم آغاز شد
- ادامه جستجو برای یافتن پیکر کارگران در معدن شازند اراک
- آژانس انرژی اتمی: ایران چهار آبشار سانتریفیوژ جدید در فردو نصب کرد
- نتایج نهایی انتخابات ریاست جمهوری / انتخابات به مرحله دوم کشیده شد / پزشکیان – جلیلی ، جمعه آینده
- خبرهای خوبی از احسان علیخانی و جوکرش به گوش نمیرسد!
» حوادث
» زن جوان: فقط چک امضا میکردم!
تاریخ انتشار : 2020/09/05 - 12:32
زن جوان: فقط چک امضا میکردم!
زن ۲۸ سالهای که به اتهام کلاهبرداری گسترده دستگیر شده بود، با اشاره به این که من خودم قربانی شیادان شده ام، درباره قصه تلخ زندگی اش به کارشناس اجتماعی کلانتری توضیحاتی ارائه داد.
![زن جوان: فقط چک امضا میکردم!](https://tadbiretazenews.ir/wp-content/uploads/f7af325461-9.jpg)
او گفت: ۱۶ ساله بودم که با اصرار خانواده ام پای سفره عقد نشستم. «سیامک» ۱۰ سال از من بزرگتر بود، ولی به قول پدرم دستش به دهانش میرسید. او اگرچه کارمند بود، اما اوضاع مالی خوبی داشت. به همین دلیل هم خانواده ام برای خوشبختی من چشمشان را به روی ازدواج ناموفق قبلی او بستند و مرا مجبور کردند پای سفره عقد بنشینم، اما وقتی زندگی مشترکمان آغاز شد تازه فهمیدم سیامک هیچ حس و علاقهای به من ندارد. او به دنبال هوی و هوس و ارتباط با زنان و دختران غریبه بود و تنها میخواست نام یک زن در شناسنامه اش باشد. با وجود این پنج سال بیشتر نتوانستم این وضعیت زجرآور را تحمل کنم. به همین دلیل در حالی که فرزندی هم نداشتم از او جدا شدم و با گرفتن ۱۰ میلیون تومان از مهریه ام، خانهای اجاره کردم و به یک زندگی جدید روی آوردم. خلاصه برای تامین هزینههای زندگی به فروشندگی در یک فروشگاه لوازم خانگی مشغول شدم، اما هنوز یک هفته نگذشته بود که صاحبکارم پیشنهاد دوستی پنهانی به من داد، اما من قصد داشتم شرافتمندانه زندگی کنم پیشنهادش را نپذیرفتم. او هم بلافاصله مرا از کار اخراج کرد.
مدتی بعد روزی که روی نیمکت یکی از پارکهای مشهد نشسته بودم با زن جوانی آشنا شدم. «شهین» که ظاهری مهربان و خوش برخورد داشت، کنارم نشست و من هم قصه پرغصه زندگی ام را برایش بازگو کردم. او هم با متانت سنگ صبورم شد و به درد دل هایم گوش داد. وقتی داستان زندگی ام به پایان رسید رو به من کرد و گفت: ناراحت نباش، همسرم شغل مناسبی دارد و میتواند به تو کمک کند! در همین هنگام بود که شوهر شهین سوار بر یک خودروی گران قیمت از راه رسید و بی درنگ شهین مرا به عنوان دوست جدیدش به «محسن» معرفی کرد. این گونه بود که رفت و آمد من به منزل آنها آغاز شد. مدتی بعد، محسن و شهین مرا به شرکتی بردند که قرار بود در آن جا کار کنم. میگفتند در این شرکت تجاری فعالیتهای اقتصادی و بازرگانی انجام میشود و من هر روز با افراد شیک و باکلاسی رو به رو میشدم. محسن امور مالی شرکت را به من سپرد و برایم حساب بانکی افتتاح کرد و دسته چک گرفت. از آن روز به بعد برای پیش فروش واحدهای تجاری و مسکونی فقط چکها را امضا میکردم یا مهر شرکت به مشتریان میدادم، اما یک روز صبح وقتی به محل کارم آمدم، قفلها عوض و آن شرکت تخلیه شده بود. دو دستی بر سرم کوبیدم چرا که محسن و شهین متواری شده بودند و طلبکاران چک به دست دنبال من میگشتند تا این که دستگیر شدم و …
برچسب ها : متهم، چک، کلاهبرداری
دسته بندی : حوادث , خبر داغ
![](https://tadbiretazenews.ir/dl/بنر.jpg)
آخرین اخبار
ارسال دیدگاه
آخرین خبرمطالب بیشتر