- شرایط دریافت سود سهام عدالت متوفیان
- بازدهی بورس در تیرماه ۱۴۰۳/ فرار ۲ هزار و ۳۹۶ میلیارد تومانی پول حقیقی از بازار سهام
- نایب رئیس اتحادیه نمایشگاهداران پاسخ داد واکنش بازار خودرو نسبت به آزاد شدن واردات خودروهای کارکرده/قیمتها صعودی یا نزولی؟
- سرگیجه برای فوتبالیستهای بالای ۳۰ سال!
- رتبه ۷۰ ایران در حوزه هوش مصنوعی در دنیا
- دولت پزشکیان، شورای شهر تهران نیست/ اصلاحطلبان مراقب باشند!
- ترامپ: قبل از اینکه پایم به کاخ سفید برسد گروگان هایمان را آزاد کنید
- تراکتور: فسخ قرارداد بیرانوند قانونی بود، مشکلی با پرسپولیس نداریم
- پشت پرده شعار “ظریف گورتو گم کن” چه کسانی هستند؟
- زیان ۴۶۰ همتی ۷ بانک ایرانی/ زیاندهترین بانکهای ایران کدامند؟
- مادام پرزیدنت/ میشل اوباما یا کامالا هریس؟
- اختلال سایبری جهانی دردسرساز شد/ علت اساسی برطرف شده است
- تعویق جلسه شورای مناطق آزاد و لغو یک انتصاب به دستور مخبر
- ترور ناموفق ترامپ / صورت خونی ترامپ /ضارب کشته شد / واکنش ها به سوءقصد نافرجام
- حیات احتمالا ۴.۲ میلیارد سال پیش روی زمین پدید آمده است
» اجتماعی
» راهی به رهایی از کلیشههای مدرسه
تاریخ انتشار : 2019/07/31 - 14:54
راهی به رهایی از کلیشههای مدرسه
چرا دانشآموزان در مدرسه به کسالت دچار میشوند و در کتابخانههای کانون پرورش فکری با اشتیاق حاضر میشوند؟
![راهی به رهایی از کلیشههای مدرسه](https://tadbiretazenews.ir/wp-content/uploads/2728908-600x330.jpg)
پرسش: چرا همزمان در نظام آموزش رسمی و مدرسه ای، با مسأله کاهش انگیزه و شوقِ یادگیری دانش آموزان مواجهایم ولی در بخش کمی غیررسمیترِ آن یعنی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شاهد شوق و انگیزه همان بچه ها برای یاددهی و یادگیری هستیم؟
همان کودکان و نوجوانانی که در کتابخانهها و مراکز کانون با شوق و هیاهو و علاقه در بیش از چهل برنامه و فعالیت ادبی، هنری، فرهنگی، علمی و مهارتی شرکت میکنند اما در مدرسه عموماً دچار کسالتاند و برای زنگ آخر و خروج[=فرار] از مدرسه لحظه شماری می کنند.
پای تفاوت شگفتی در میان است: چگونه میشود در یک اقلیم و زبان مشترک و اتفاقا با شرایط نابرابر مدرسه و کانون، اما دو نتیجه بسیار متفاوت مشاهده شود؟
به باور من پاسخ این پرسش به نوع رابطه مربی با بچهها بر میگردد. «رابطهای مؤثر و مبتنی بر ذائقه و ذوق مخاطبان و پرهیز از آموزش مستقیم.»
رابطه ای که محیط کتابخانههای کانون پرورش فکری را سرشار از میل به مشارکت و کاهش رقابت میسازد. مشارکت در فعالیتهای انتخابی و دوست داشتنی، نه اجباری. امری نادیدهگرفتهشده که نظام رسمی آموزشی و مدارس ما از آن رنج می برد.
«آموزش و پرورش» به دلیل ظرایف پیچیده و جنبه انسانیاش چندان قاعدهپذیر نیست اما میتوان گفت برای “محیط یادگیری بدونِ شوق و محیط اضطرابآور” نامهایی همچون زندان، قفس، اردوگاه و مانند اینها را باید برگزید نه مدرسه.
پس از انتشار کتاب «مرگِ مدرسه؟» که گردآوری دیدگاهها و گفتارهای انتقادی در حوزه آموزش و پرورش بود، پرسش مشترکی برای خوانندگان و مخاطبان مطرح شدهاست:
بالاخره راه جایگزین چیست؟ و حالا با این نقدها بر نظام مدرسهای چه باید کرد؟
به عنوان یک پیشنهاد، تجربه و مشاهده در بیست و دومین سال کار در حوزه های مختلف آموزش و پرورش و نه از سر تبلیغ یا نگاهی سوگیرانه نسبت به محل کار اکنونم _کانون_ و نه برای نتیجهگیری نهایی و نه با ادعای دستیابی به نسخه ای شفابخش، به این پرسشِ علاقمندان، فعالان و پژوهشگران، چنین پاسخ میدهم:مطالعه میدانی و مقایسهای روی آنچه در کتابخانههای کانون پرورش فکری در جریان است -با همه ابعادش از وضعیت حقوق پایین و شرایط بیثبات مربیانش گرفته تا هزاران صحنه شگفت تربیتی و آموزشی- میتواند یک تجربه بومی موفق در کشور ما برای بهسازی مدرسه باشد. برای نجات و نوسازی مدرسه در کنار ضرورت آگاهی از آنچه در نظامهای آموزشی موفق جهان میگذرد، توجه به ظرفیتهای بومی و ایرانی را همچنان یک گزینه پررنگ میدانم.
امیدوارم از رهگذر این جریان تأملی و سنجشگرانه، راهی به رهایی از کلیشه های کشنده و ملال آور مدرسه و تغییر در وضعیت کنونی آن حاصل شود.
*مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان تهران
برچسب ها : آموزش و پرورش
دسته بندی : اجتماعی , خبر داغ , یادداشت
![](https://tadbiretazenews.ir/dl/بنر.jpg)
آخرین اخبار
ارسال دیدگاه
آخرین خبرمطالب بیشتر