- «زاکانی» جانشین خود برای پیگیری امور شهرداری را معرفی میکند
- کاندیداهای ریاست جمهوری اخلاق اسلامی را در رقابت انتخاباتی اولویت قرار دهند
- مرخصی سخنگوی شهرداری تهران برای حضور در کارزار انتخاباتی زاکانی
- تصمیم درباره فروش ملک شهرداری تهران برای تسویه بدهی با بانکها تا دو هفته آینده
- جزییات پرداخت «بیمه سلامت» بابت هزینه دستگاه، نوار و سوزن تست قند خون
- واگذاری پتروشیمی شازند در یک فضای کاملا شفاف و قانونی
- خداحافظی بعد از یک قرن
- رشد اقتصادی چین تهدید شد
- چهارمین اقتصاد بزرگ آسیا گل کاشت
- پیروزی ترامپ با دور جدیدی از جنگهای تجاری همراه است؟
- چرا ارز چند نرخی است؟
- ورود بازیگران جدید به صنعت بیمه/ ضرورت حرکت به سمت بیمه فناور
- پیشبینی مشارکت بالای ۵۳ درصدی در انتخابات ریاستجمهوری
- کشوری: رژیم صهیونیستی نابودی خود را با دست خویش رقم زده است
- چه کسانی داوطلب کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری شدهاند؟
» حوادث
» پدر و مادر دختر ۱۷ ساله، مربی ۴۷ ساله او را از زیر تخت اتاق خواب بیرون کشیدند
تاریخ انتشار : 2019/06/15 - 11:25
پدر و مادر دختر ۱۷ ساله، مربی ۴۷ ساله او را از زیر تخت اتاق خواب بیرون کشیدند
دختر ۱۷ ساله ای که همزمان با شکایت پدرو مادرش از مربی آموزشی به مقر انتظامی منتقل شده بود تا در شعبه ۱۱۸ دادگاه کیفری ۲ به سوالات قاضی پاسخ بدهد، درباره سرگذشت خود و چگونگی ماجرای ارتباط غیرمتعارف با مربی ۴۶ ساله اش توضیح داد.
وی گفت: پدرم فروشگاه لوازم کودکان داشت اما همواره با مادرم درگیر بودند به طوری که هیچ تفاهمی با هم نداشتند و هر بار پس از مشاجره لفظی، مادرم داروهای اعصاب و روان مصرف می کرد زیرا پدرم تجدیدفراش کرده بود و بیشتر اوقاتش رادر منزل همسر دیگرش سپری می کرد.
در این میان من که تک فرزند خانواده بودم دوران کودکی خوبی داشتم و بیشتر با پسرهای محله بازی می کردم. هر بار که پدر و مادرم به خاطر موضوعی کارشان به مشاجره و درگیری می کشید هر دو نفر آنها منزل را ترک می کردند و من به ناچار نزد مادر بزرگ پیرم می رفتم اما او هیچ وقت شرایط مرا درک نمی کرد.
کمی بزرگ تر که شدم اوقات تنهایی ام را با خواندن کتاب یا گوش دادن به موسیقی پر می کردم. تا این که حدود یک سال قبل مرد ۴۶ ساله ای مربی آموزشی من و دوستانم شد.
آن روزها به خاطر شیطنت های دوران نوجوانی سعی می کردیم او را دست بیندازیم یا با سوال های مختلف به چالش بکشیم ولی او همواره با آرامش و اطلاعات علمی زیادش من و دوستانم را غافلگیر می کرد. از سوی دیگر من به مطالعه کتاب علاقه مند بودم و سوالات زیادی از مربی می پرسیدم.
همین موضوع به آشنایی بیشتر من و او منجر شد به طوری که کتاب هایی را برای مطالعه در اختیارم قرار می داد. کمکم ارتباط تلفنی بین ما برقرار شد و این احساس را پیدا کردم که مرد رویاهایم را یافته ام. خیلی زود این ارتباط عاطفی به دیدارهای حضوری و خارج از عرف کشید و من به زندگی خصوصی او راه یافتم و متوجه شدم رابطه صمیمانه ای با همسرش ندارد.
این درحالی بود که ارتباط عاطفی بین ما هر روز بیشتر می شد تا این که آبان سال گذشته مادرم با بررسی تلفن همراهم همه ماجرا را فهمید. از آن روز به بعد شرایط زندگی در منزل ما به گونه ای دیگر رقم خورد و همه شیرینی های زندگی به تلخی گرایید.
مادرم گوشی را از من گرفت و به شدت زیر نظر قرار گرفتم و در واقع در منزل خودمان زندانی بودم ولی من از هر فرصتی و به هر بهانه ای برای ارتباط با «الف – ن» استفاده می کردم و با تلفن منزل با او در ارتباط بودم تا این که مربی ام برای پس گرفتن کتابی که دست من امانت بود به در منزل مان آمد و بایکدیگر مشغول گفت وگو شدیم. در همین هنگام بود که فهمیدم پدر و مادرم در حال بازگشت به منزل هستند و فاصله زیادی با ما ندارند.
بلافاصله از «الف- ن» خواستم که داخل خانه و زیر تخت خوابم پنهان شود اما متاسفانه پدر و مادرم متوجه موضوع شدند و او را کتک زنان از زیر تخت بیرون کشیدند و تحویل ماموران کلانتری دادند.
شایان ذکر است این پرونده که به خاطر مسائل اجتماعی و اعتماد مردم به برخی از سازمان های عمومی از اهمیت و حساسیت ویژه ای برخوردار بود، توسط قاضی با تجربه دادگاه کیفری ۲ مورد رسیدگی قرار گرفت و متهم روانه زندان شد.
برچسب ها : ارتباط , تخت , مربی
دسته بندی : حوادث , خبر داغ
آخرین اخبار
ارسال دیدگاه
آخرین خبرمطالب بیشتر