- 6 نکته درباره آخرین مناظره : از 60 درصد قلابی جلیلی تا 60 درصد واقعی پزشکیان
- بحران آب شدت گرفت ؛ تبخیر آب در ایران سهبرابر میانگین جهانی
- پزشکیان: عهد همه ما؛ خلق فرصتی دیگر برای ایران است
- ایران ۱۱ مقام آمریکایی را تحریم کرد/ بیانیه وزارت خارجه
- با این ۱۰ راهکار هوش هیجانی تان را بالا ببرید
- جلیلی: انتخاب با مردم است؛ بازگشت به ۸ سال تعطیلی کشور یا امتداد شهید رئیسی
- برگزاری آیین امضای تفاهمنامه همکاری چند جانبه در حوزه ماشینها و صنایع تبدیلی غذایی کشاورزی در سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران
- توئیت جدید مصطفی پورمحمدی درباره انتخابات ریاست جمهوری
- آمار عجیب مزاحمت تلفنی برای اورژانس!
- به این افراد هرگز نباید فرصت دوباره بدهید
- بهترین شغلهای ۱۰ سال آینده ایران
- رأی پزشکیان و جلیلی چند درصد واجدان شرایط است؟
- هشدار سازمان ثبت احوال درباره مدارک هویتی
- دریافت پول برای ثبت نام در مدارس دولتی؛ ممنوعیتی که روال است
- رمزارز دیجیتالی که ۸۰۰ درصد رشد ثبت کرد
» اقتصادی
» حرکت صنايع معدني به سمت قهقرا
تاریخ انتشار : 2024/01/22 - 10:34
شهرام شريعتي، فعال اقتصادي در گفتگو با «نقش اقتصاد» مطرح کرد
حرکت صنايع معدني به سمت قهقرا
آرزو صبوری روزنامه نگار: شهرام شريعتي، فعال اقتصادي در حوزه معدن و صنايع معدني در رابطه با موضوع مرتبط با […]
آرزو صبوری روزنامه نگار: شهرام شريعتي، فعال اقتصادي در حوزه معدن و صنايع معدني در رابطه با موضوع مرتبط با اقتصاد معدن و مديريت کلان کشور گفت: بايد بگويم که اين مصاحبهها و دغدغهها بارها و بارها در سنوات گذشته توسط فعالان بخش معدن تکرار شده است و امروز ميبينيم همه آنها به نوعي محقق شدهاند و نميتوان اسم آن را پيشگويي و حتي پيش بيني گذاشت و درواقع، ميتوان گفت اين مسيري تحت عنوان مسير سرپاييني بود که معدن و صنايع معدني را به سمت قهقرا ميبرد.
وي در گفتگو با «نقش اقتصاد» ادامه داد: ما سالها پيش، هم در دولت آقاي احمدي نژاد و هم در دولت آقاي روحاني و هم در دولت فعلي در مصاحبههايمان درمورد قهقراي معدن صحبت کرديم و در اوايل، هميشه از سياستهاي نادرست دولتها در بخش معدنداري و صنايع معدني و معدن کاري صحبت ميکرديم و امروز، به نظر ميآيد که دادهها تا حدي متفاوت شدهاند؛ به طوري که فضاي مجازي توسعه پيدا کرده است و دسترسي به اطلاعات راحتتر شده است و وقتي به اينها نگاه ميکنيم متوجه ميشويم که کم کم پازل تکميل شدهاي از يک استراتژي را ميبينيم که ميخواهد معادن را به تعطيلي بکشاند و مثالهاي مختلفي هم، براي اين منظور داريم.
بنده با ذکر چند مورد مصاحبه را شروع ميکنم تا ببينيم اين اتفاقها به صورت عمدي يا سهواً رقم ميخورند؟
سالها قبل درمورد نيروي متخصص معدن صحبت کرديم و اين بود که به دليلي نامفهوم و نامعلوم تعداد وروديهاي رشتههاي زمين شناسي، معدن، کانه آرايي، فرآوري مواد معدني، اقتصاد معدن و… درحال کاهش پيدا کردن هستند. اين در حالي است که يک زماني درمورد بيکاري اين مشاغل صحبت ميکرديم ولي در يکي دو سال گذشته، درمورد گران بودن اين شغلها صحبت کرديم تا جايي که به حدي تعداد متخصصان آنها کاهش پيدا کردهاند که هر کسي با نازلترين کيفيت رقمهاي بسيار بالايي را دريافت ميکند. بنابراين، يادمان باشد که در چند سال گذشته، کانادا و استراليا براي ورود متخصصان معدن در زمان مهاجرت ضريب گذاشتهاند. يعني فردي که متخصص معدن، زمين شناسي، کانه آرايي و يا فرآوري مواد معدني بود هنگام مهاجرت کردن ضريب ميگرفت و در واقع، يک امتيازي داشت و بخشي از متخصصان اين حوزه بدين صورت از ايران خارج ميشدند و بخش ديگري از آنها نيز، به ورودي دانشگاهها نرسيدند. زيرا رشتههاي ذکر شده، کم کم از چرخه دانشگاهها خارج شدند و به همين دليل، قاطعانه مي گويم که ما به صورت عمدي، دانشگاه را از متخصصان خالي کرديم و در محورهاي توسعهٔ بخش معدن، منابع انساني که بايد درنظر ميگرفتيم و آنها را پرورش ميداديم گم شدند.
صحبت رئيس سازمان زمين شناسي و معاونت وزير صنعت معدن و تجارت که در روزهاي گذشته در اين خصوص اعلام شد دردآور بود. يعني ميتوان گفت درد اين موضوع براي افرادي که فعالان بخش معدن هستند و در دانشگاه حضور داشتهاند درد بي درماني است که به اين راحتيها علاج نخواهد شد و چقدر در اين سالها حنجره خود را پاره کرديم که چرا دانشگاهها را از متخصصان خالي ميکنيد؟ و در حقيقت، اين يک استراتژي بود که معدن با کمبود و نبود متخصص روبرو شود و رئيس سازمان زمين شناسي به درست يا به غلط، از روي دلسوزي يا به خاطر ورود به کانال جديد به وضوح اعلام ميکند که ما بايد از متخصصان خارجي استفاده کنيم. چون شرکتها و افراد متخصص در ايران وجود ندارند و ما به 60 سال پيش
برمي گرديم که بايد گفت بله متأسفانه، داريم به 6 دههٔ گذشته
برمي گرديم؛ زماني که بزرگان سازمان زمين شناسي و اکتشافات معدن کشور از زمان مرحوم خادم، مرحوم احمدزاده و دوستان ديگري آمدند و نسل اول و دوم زمين شناسي ايران پرورش پيدا کرد و بزرگاني از دنيا آمدند و کارهاي بزرگي را در زمينهٔ زمين شناسي ايران انجام دادند و نقشههاي 250 هزار و يکصد هزار تهيه شدند و قدم به قدم ايران کاوش شد و الان ميبينيم که با يک استراتژي به عمد خرابکارانه، معدن و زمين شناسي و کانه آرايي به سمتي ميرود که متخصصان ساير کشورها به آنها ورود پيدا کنند و اين مسئله را هيچ ايرادي نميدانم و درحقيقت، نه تنها ايراد نميدانم بلکه نقطه قوت مي دانم و هميشه هم در مصاحبههايم گفتهام اشکالي ندارد که وقتي ما بلد نيستيم؛ از متخصصان کشورهاي ديگر براي اهداف موردنظر خود استفاده کنيم ولي بايد اين موضوع را درنظر گرفت که اين متخصصان بايد به عنوان معلم، کوچ، سرمربي وارد کشور شوند.
اين فعال اقتصادي در ادامه به «نقش اقتصاد» گفت: همان طور که در يک زماني، پروفسور اشتوکلين، مانوئل بِربِريان و بزرگان ديگري که به ايران آمدند و در زمينه زمين شناسي کشور کار کردند. الان، آنها کجا هستند؟ بايد دستمان را به سمت کشورهاي خارجي دراز کنيم و بگوييم که نيروي کار ما بدهند؟ اين موضوع به چه معني است؟ به اين معني است که به طور رسمي درحال واگذاري معادنمان در قالب هر قراردادي هستيم و اين اعتراض بنده بسيار واضح است.
چون به اين مسئله اعتراض دارم که چرا قرارداد 25 سالهٔ ايران و چين و توافق ايران و روسيه در مجلس به تصويب نمايندهها نرسيد و بخش خصوصي و عمومي مردم هم از مفاد اين قرارداد باخبر نشدند. اين چه توافقي بوده است که الان داريم معادن کشور را با روسها و چينيها حتي در قالب منابع انساني به شراکت ميگذاريم؟ آيا دو روز ديگر سرنوشت نفت و گاز ما همين است؟ سرنوشت صنايع کشاورزي ما به چه صورت خواهد بود؟ اين حجم از پزشکان و مادر درمان که از کشور خارج ميشوند و مهاجرت ميکنند چه؟ بنابراين، بنده اين مسئله را يک اتفاق سهوي نميدانم بلکه اقدامي عمدي است چراکه بارها در اين مورد صحبت شده و اين تذکرات داده شده است و دوستان از دولت آقاي احمدي نژاد گرفته تا امروز عادت به مطالعه کردن ندارند در بازه سني ما که مشغول کار بودند همه سر تکان ميدادند و هيچ گوش شنوايي وجود نداشت و فقط تأييد ميکردند و اين موضوع در دولت آقاي روحاني هم، وجود داشت و در دولت فعلي نيز، تقريباً در حال خالي شدن از کارشناس است و وقتي که رئيس بزرگترين سازمان توسعهاي ايران، سازمان توسعه و نوسازي معادن و صنايع معدني کشور يک غير معدني است و وقتي معاون وزير ما نيز، فرد غير معدني است چه توقعي ميتوان داشت تا معدن در ايران رشد کند. وقتي مجلسي وجود دارد که متخصص معدن ندارد چه توقعي ميتوان داشت؟ وقتي ما در مجمع تشخيص مصلحت نظام کشور متخصصان کارکشته و دلسوخته اي نداريم که در بخش معدن کار کرده و در دانشگاهها حضور داشته باشند چه انتظاري ميتوان داشت؟
هميشه گفتهام افرادي که باسواد هستند کار ميکنند و افراد بدون تجربه در دانشگاه تدريس ميکنند و ما به افراد با تجربهاي نياز داريم که در دانشگاهها درس بدهند و تجربه خود را در اختيار ديگران قرار دهند و حالا به جايي رسيدهايم که صنعت معدن متخصص ندارد و رئيس سازمان زمين شناسي با سرافکندگي مجبور است چنين صحبتي کند. آقايان وزراي علوم و روساي دانشگاهها در اين مورد توضيح دهند به چه دليلي از اين موضوع استقبال نميشود؟ غير از اين است که در يک بازه زماني، تعداد زيادي بيکار در اين رشتهها به وجود آوردهايم و حالا، به شدت دنبال اين افراد ميگرديم؟
قبل از انقلاب، اين همه معادن رها شده و آموزشي وجود داشت و مدرسه عالي معدن داشتيم و براي دانشجويانمان معادن داشتيم و دانشجويان را سر همان معادن ميبرديم و در آن جا کار ميکردند و گزارش مينوشتند. مثل يک بيمارستان که پزشکان و پرستاران در طول دوران تحصيل خود در آن جا کار ميکنند.
ما يک کشور بزرگ معدني بوديم و متخصصان بسيار بزرگي داشتيم. البته نام نميبريم که عزيزي از قلم نيفتد ولي آنها نسلي را پرورش دادند که يا مهاجرت کردند و يا وارد حوزه تجارت و بازرگاني شدند و اينها نشان ميدهد که از علم خالي شديم. در نتيجه، معلوم است که الان بايد بگوييم متخصص نداريم. چند نفر را ميخواهيم مثل آقاي دکتر يعقوب پور، دکتر حقي پور، مهندس نبوي، دکتر قريشي و امثال اين اساتيد. تا چه زماني ميتوانيم نيروي متخصص تربيت کنيم و آنها را به بازار کار دهيم؟ اينها اتفاقهايي است که افتاد و به نظر بنده، دليل همه اينها عمدي بوده است و اين که ما معادنمان را خام فروشي ميکنيم و هرقدر بخشنامه داده شود اين بخشنامهها هيچ کدام حکم قانون را ندارند و بارها در مصاحبهها و جلسهها گفتهايم که بخشنامه تراوش فکري يک مدير است و حکم قانون را ندارد. قانون يعني اين که معادن انفال است و وقتي که انفال باشند شرکتها بايد شروع به کار کرده و استخراج کنند و به سمت محصولات نهايي بروند.
ما به چه حقي کنسانتره آهن ميفروشيم و يا کنسانتره سرب و يا کروميت صادر ميکنيم؟ چرا اينها را به بعد از شمش نميرسانيم؟ چرا به سمت فولادها و شمشهاي پيشرفته نميرويم؟ دنيا را آلياژهاي جديد و فولاد و سيستمهاي فلزي برداشته است و ما داريم به کدام سمت ميرويم. آيا به غير از اين است که ساختمان سازي ما به سمت سبک سازي ميرود؟ خودروهاي ما به سمت سبک سازي پيش ميروند؟ هواپيماهاي دنيا را به سمت سبک سازي ميروند؟ صنايع فلزي و پزشکي ما به سمت معادن و کانيها در حال حرکت هستند.
قاطعانه مي گويم ما چند سال است که مديران ارشد کشورمان به بهانه اين که معادن کشور را واگذار کنند و ماده معدنيمان را به فروش برسانند پاي چينيها را به بازار ايران باز کردهاند و فولادهايمان را در مناطق بي آب ساختيم؛ مناطقي که فاقد آب هستند. اين در حالي است که صنعت فولاد به آب نياز دارد. الان ميخواهيم چه کاري انجام دهيم؟ ما ميلياردها تن سنگ آهني که نياز داريم را بايد چه کار کنيم؟ نه نيروي متخصص داريم نه نقشه جامع زمين شناسي و پلن جامع معدني کشور تدوين شد و فقط در مقابل، يک سري را دانشگاهيان تدوين کردند و تشکلها به تدوين يک سريها پرداختند.
وي ادامه داد: نقشه جامع معادن و پيشرفت کشور کجاست؟ در سال 1402 هستيم و در سال 1404 قرار است که افق 20 سالهٔ کشور محقق شود. ما در بخش صنعت و معدن کجا قرار داريم؟ در اقتصادمان کجا قرار داريم؟ کشور چندم منطقه هستيم؟ عربستان با معادن خود چه کارهايي انجام داده است؟ بحرين، امارات، عراق و قطر با نفت و گاز خود چه کارهايي انجام دادهاند و ما الان، کجا هستيم؟
به عنوان کسي که در علوم زمين تخصص دارد، مي گويم ما به عنوان يک کشور فوق ثروتمند کجا قرار داريم؟ اين ثروت زيرزميني را کجا به باد ميدهيم و چندين هزار ميليارد دلار آن را ازبين بردهايم؟ چه کسي بايد در اين رابطه پاسخ دهد؟ بنابراين، به جملات اول خود برمي گردم و مي گويم استراتژي وجود دارد که فعلاً در معادن ناراضي تراشي شده و شغل معدن کاري کمتر شود و با توجه به اين که متخصصان معدن کاهش يافتهاند معادن کم کم تحت عنوان کنسرسيومها و سوپرمارکتهاي بزرگ معدني به شرکتهاي خاص ايراني و خارجي واگذار شوند.
ما داريم سوپرمارکت و هايپرمارکت هاي بزرگ معدني ايجاد ميکنيم که اگر اينها توسط بخش خصوصي واقعي نه خصولتي، نه رانتي به وجود ميآمدند الان ميتوانستيم يکي از قطبهاي معدني دنيا باشيم. چرا کشورهاي ديگر، معادن افغانستان را ميگيرند و ما به عنوان کشور نزديک و همسايهاش سهمي از آنها نداريم؟ به جاي اين که ما وارد کشورهاي ديگر شويم و به قول کشاورزها کشت خارج از سرزمين داشته باشيم و مواد معدنيمان را از خارج از کشور تأمين کنيم خودمان يک کشور مفعول شدهايم و داريم صنايع معدنيمان را واگذار ميکنيم و داريم با نفت و گاز کشور چه کار ميکنيم؟ هر روز، شکايتهاي منابع طبيعي و محيط زيست و… سد راه معدن کاران و معدن داران شدهاند و اين صدها ميليارد تن ذخيرهاي که زير زمين ايران وجود دارد چطور داريم ازبين ميبريم؟ چرا چادرملو را به بخش خصوصي واگذار نکردند؟ چرا مس سرچشمه را واگذار نکردند؟ چرا گل گهر را واگذار نکردند؟ و همه اينها عيبها و ايرادهايي هستند که ما در بخش معدن خود داشتهايم.
اگر بخواهم اين موضوعات را باز کنم در بعضي از جملاتم به مسائل استراتژي کلان و حتي مجبور ميشوم به موضوعات امنيتي وارد شوم. چطور ميشود يک معدن را تا اين حد راحت به يک نفر واگذار ميکنيم و ميرويم؟ متخصصان ما چه سهمي در اين موضوع داشتهاند؟ با درنظر گرفتن همه جهات، مردم اطلاعات لازم را در اين خصوص ندارند. ما با درياچه اروميه چه کار کرديم؟ در روسيه يک وزارتخانهاي وجود دارد به نام وزارت منابع طبيعي، نفت و گاز و منابع طبيعياش را حمايت ميکند.
ما دولت را سنگين کردهايم. اين همه کارمند دولت داريم که اطلاعات را به نوعي از طريق سامانهها بدست آوردهاند و در اختيارشان قرار گرفته است. به جاي اين که دولت را کوچک و بخش خصوصي را بزرگ کنيم در مقابل، بخش خصوصي را کوچک کرده و دولت را بزرگ کردهايم و در کنار آن، اختراع بزرگي انجام دادهايم و تحت عنوان شرکتهاي خصولتي ثبت دنيا شد که معلوم نيست بعدها با اين نيروهاي غير متخصص خود چه بلاهايي سرمان بياورند.
وي در پايان ادامه داد: به عنوان جمله آخر مي گويم اين که ما به يک نفر هم پول دهيم و هم قدرت دهيم و هم اختيار دهيم و هم منابع را در اختيار آن قرار دهيم و هم زور را در اختيار داشته باشد و هم اختيار تصميم گيري را به او دهيم چيزي ميشود که در معادن و صنايع معدني مشاهده ميکنيم. مديران ما مطلع هستند و مديران باسوادي نيستند و اين يک واقعيت است.اگر به يک دانشجوي معدن يا زمين شناسي اين حجم از اطلاعات و دسترسي داده شود همهشان متخصص خواهند شد. اينها چه کسي هستند که الان به طور رسمي آمدهاند و بخش خصوصي را بدين صورت در دست خود مچاله کردهاند. يعني من دارم الان هشدار ميدهم درمورد ميلياردها دلار که در حال پودر شدن است و پودر خواهد شد اگر مدير، اقتصاددان و متخصص واقعي تربيت نکنيم و ليدر از خارج از کشور نياوريم. ما نبايد از خارج از کشور کارگر بياوريم و هزينه منابع انساني کشورهاي ديگر را با معادن و صنايع معدني خود تأمين کنيم و اينها اتفاقهاي بسيار بدي است که در حال افتادن هستند.
برچسب ها : اقتصاد معدن , حوزه معدن , شهرام شریعتی , صنایع معدنی , معدن
دسته بندی : اقتصادی , تله تایپ , خبر داغ , صنعت،معدن و تجارت
آخرین اخبار
ارسال دیدگاه
آخرین خبرمطالب بیشتر