- رشد ۴۰ درصدی مراجعه اتوبوسهای شرکت واحد به مراکز معاینه فنی تهران
- تمهیدات اتوبوسرانی تهران برای آخرین بازی لیگ برتر فوتبال
- ساماندهی ترافیکی محوطه حرم مطهر امام خمینی(ره)/ایمن سازی و تسهیل دسترسی و مسیرهای منتهی به حرم
- برخورد با اجراکنندگان نمای شیشهای وکامپوزیت در ساختمانهای پایتخت
- بهرهبرداری از جاده روستای دانگه و امامزاده سه برادران درمنطقه۱۹/بهسازی خیابان خلازیر در فازدوم
- فرصت ۳ ماهه به پاساژ کوه نور برای اخذ تأییدیههای ایمنی
- پایان چندین دهه خامفروشی در دولت شهید رئیسی
- صعود تورم منطقه یورو
- کاهش ۱۷ واحد درصدی تورم تولیدکننده/ کاهش شاخص رشد پول به ۱۵.۷ درصد
- راهاندازی سامانه ارز خدماتی تا یک ماه دیگر/ تالار معاملات سلف و آتی در راه است
- کاهش نرخ بهره بین بانکی
- همسانسازی حقوق بازنشستگان در حال اجراست/ معوقات پرداخت میشود
- قالیباف: نسل جدید فلسطین رؤیای پریشان رژیم صهیونیستی را بر هم زد
- ضرورت مهار تورم با رشد و جهش تولید در اقتصاد ایران
- سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالگرد رحلت حضرت امام خمینی
» اجتماعی
» جمله تلخ علی گلستانه درباره مرگ
تاریخ انتشار : 2021/10/07 - 12:14
جمله تلخ علی گلستانه درباره مرگ
«علی زودتر نبود اگر حمید نبود. آن «خانه» که شاید صدسال داشت، بی حمید زودترها «علی» نداشت. آن خانۀ تاریک که نوری از ته باغ روشنش میکرد و اگر نمیدانستی معلوم نبود خانۀ یک نقاش است ـ ساده و (بهظاهر متروک) بیهیچ نقاشی بر در و دیوار ورودیاش! خانهـ باغی ساکت و تک اُفتاده ـ روزی پناهگاه قاسم هاشمینژاد، و اکنون میزبان سکوتی ابدی. بیش از آنکه غمِ رفتن علی گلستانه باشد امّا انزوای ناتمام آن خانه است و تنهایی حمید. گلستانه ـ ناگهانترین ـ رفت؛ امّا دررفت ـ از چنگ تحقیر این ده روزی که گذشت گریخت. در شأن او که یکبند و بیساعت و بیزمان بر بوم و کاغذ میکشید نبود خوابیدن و جانِ پاشدن از تخت نداشتن ـ ده روزی که حمید تنها دوست بود کنار همسر و فرزند.
یادداشت
علی گلستانه -ناگهانترین
علی فرهمند
«علی زودتر نبود اگر حمید نبود. آن «خانه» که شاید صدسال داشت، بی حمید زودترها «علی» نداشت. آن خانۀ تاریک که نوری از ته باغ روشنش میکرد و اگر نمیدانستی معلوم نبود خانۀ یک نقاش است ـ ساده و (بهظاهر متروک) بیهیچ نقاشی بر در و دیوار ورودیاش! خانهـ باغی ساکت و تک اُفتاده ـ روزی پناهگاه قاسم هاشمینژاد، و اکنون میزبان سکوتی ابدی. بیش از آنکه غمِ رفتن علی گلستانه باشد امّا انزوای ناتمام آن خانه است و تنهایی حمید. گلستانه ـ ناگهانترین ـ رفت؛ امّا دررفت ـ از چنگ تحقیر این ده روزی که گذشت گریخت. در شأن او که یکبند و بیساعت و بیزمان بر بوم و کاغذ میکشید نبود خوابیدن و جانِ پاشدن از تخت نداشتن ـ ده روزی که حمید تنها دوست بود کنار همسر و فرزند.
علی گلستانه آدم غریبی بود. در اغلب موارد نمیفهمیدی چه میگوید و چرا ـ الآن ـ این را میگوید. با تو حرف میزد امّا جای دیگری بود. یک حرفِ شاید بامزه را آنقدر تکرار میکرد و توی هربار تکرار بلندبلند بهش میخندید که دیگر حرف از خنده میاُفتاد امّا او همچنان میخندید. توی همین رفتارها میشد فهمید زندگی برایش به همان اندازهای بیمعناست که خندههاش برای ما.
به گذشته اعتنایی نداشت. میگفت گذشته چه دردی دوا میکند؟ در آینده چهکارهای؟ این جمله را بهش باور داشت ـ که تا توان داشت کار کرد. آنقدر کار کرد که وقتی میگفتی فلان نقاشی را سالها پیش کشیدهای کمی مکث میکرد و بعد میگفت عکسش را داری؟ گذشته را هر شب پشت سر میگذاشت. یکبار تنها چیزی که از گذشته عمیقاً متأثرش کرد ـ چیزی که به تلخی امروز میافزاید ـ جملهای بود که دربارۀ مرگ گفت. گفت دوست ندارد مانند بیژن الهی و مهرداد صمدی غریب ـ مرگ شود. گفت حیفِ مهرداد و بیژن بود اینطور مُردن. و خود غریب رخ در نقاب مرگ کشید …»
علی فرهمند و علی گلستانه/ عکس: حمید شاهرخ
به گزارش ایسنا، علی گلستانه ـ نقاش معاصر کشورمان ـ بامداد چهارشنبه (۱۴ مهر ماه) به علت اثرات ناشی از ابتلاء به کرونا درگذشت.
برچسب ها : علی گلستانه , مرگ
دسته بندی : اجتماعی , تله تایپ , خبر داغ
آخرین اخبار
ارسال دیدگاه
آخرین خبرمطالب بیشتر