سامان سفالگر – تدبیر تازه: مدت زمان زیادی از کودتای گروه نظامی واگنر به رهبری “یوگنی پریگوژین“ در روسیه نمیگذرد با این حال، هنوز هم تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد این رویداد مطرح میشود و این مساله، همچنان توجهات رسانهای قابل توجهی را از سوی جریانهای رسانهای بین المللی به سمت خود جذب میکند. کودتایی که در قالب آن نیروهای گروه واگنر وارد شهر راهبردی رُستوف روسیه شدند و حتی یک پایگاه نظامی در این کشور را در کنترل خود گرفتند و بر اساس آنچه یوگنی پریگوژین ادعا کرده بود، تنها 2 ساعت با مسکو پایتخت روسیه فاصله داشتند.
به گزارش « تدبیر تازه»، در این راستا، تحلیلگران و رسانههای مختلف هر کدام سعی داشته و دارند تا از منظری خاص، به واکاوی رویداد مذکور بپردازند و چشم اندازهای تازهای را از آن به افکارعمومی بین المللی ارائه کنند. با این همه، اینطور به نظر میرسد که علی رغمِ حجم بالای تولیدی محتوای رسانهای در مورد رویداد مذکور، با 3 نکته قابل تأمل و مرموز در این رابطه رو به رو هستیم که توجه به آنها مخصوصاً از حیث خوانش و تحلیل روندهای آتی حکمرانی در روسیه، ضروری و مهم به نظر میرسد.
اولاً، علی رغم گذشتن چندین روز از کودتای گروه نظامی واگنر در روسیه، هنوز علامت سؤالهای مهم و قابل توجهی در مورد این رویداد در ذهن افکار عمومی بین المللی وجود دارد. به عنوان مثال، این نکته روشن نشد که چه اتفاقی افتاد که پریگوژین از پیشروی بیشترِ نیروهایش به سمت پایتخت روسیه خودداری کرد؟ به هر حال وی و فرماندهان نظامی ارشد و به طور کلی جریانِ تصمیمساز در گروه واگنر به خوبی از تبعات هر گونه اقدام علیه دولت روسیه و شخص ولادیمیر پوتین آگاه بودهاند و بدون تردید قبل از آغاز عملیات نظامی در خاک روسیه، سناریوهای مختلفی را برای آینده طراحی کرده بودهاند. حال اینکه پس از آغاز کودتا در روسیه، آنها با میانجیگری “الکساندر لوکاشنکو“ رئیس جمهور بلاروس به این جمع بندی رسیدهاند که بایستی اقدام نظامی خود را متوقف و به یک توافق با کرملین برسند، با عقلانیت متعارف سیاسی و به طور خاص این مساله که اغلب تحلیلگران مسائل روسیه تاکید دارند که پوتین به شدت نسبت به مساله “خیانت“ علیه خود حساس است و با آن برخورد میکند، در تعارض است. به بیان سادهتر، سخت است که بپذیریم گروه واگنر و ساختار تصمیمسازی آن از ابتدایِ اقدام خود در به راه انداختن کودتا علیه کرملین، نسبت به تبعات شکست یکچنین اقدامی و یا نیمه کاره گذاشتنِ آن بی توجهی پیشه کرده باشند. جدای از همه اینها، هنوز از محتوای توافق پریگوژین و کرملین نیز مطلبی به بیرون درز نکرده است. در نقطه مقابل سخت است که بپذیریم پوتین در ادامه راه، گروه واگنر و ساختار رهبری آن را در کنشگریهایشان، چه با محوریت روسیه و چه در عرصه بین المللی آزاد خواهد گذاشت. وی برخلاف مواضع قاطعانه خود در ابتدای کودتای واگنر در روسیه، در ادامه راه و با آرام شدن فضا، از آن دسته از نیروهای واگنر که اقدام به خونریزی در روسیه نکردند، تشکر نمود و آنها را “وطنپرست“ توصیف کرد و تاکید نمود که آنها در امان هستند. موضوعی که از چرخش قالب توجهِ دیدگاه پوتین در رابطه با گروه واگنر حکایت داشت. از این رو، شاید اساساً همین جو ابهام بوده که بعضاً برخی تحلیلگران و حتی چهرههای سابق نظامی و امنیتی در دولتهای غربی را واداشته تا از همدستی پریگوژین و پوتین در چهارچوب تحولات اخیر روسیه سخن بگویند.
نکته دوم که در بحبوحه تحولات اخیر روسیه شاهد آن بودیم، نوعِ خاص کنشگری کرملین و پوتین در مواجهه با بحران کودتا در روسیه بود. دراین راستا، مشاهده کردیم که پوتین تا حد زیادی برخلاف تصویرِ مقتدری که سالها سعی داشته در عرصه بین المللی از خود به نمایش بگذارد رفتار کرد و مواضع منعطفی را در برابر کودتاچیان واگنر اتخاذ کرد. در این راستا، او در سخنرانیهای خود پس از کودتای ناکام گروه واگنر به کرات به این نکته اشاره کرد که “اگر کودتا در روسیه پیروز میشد، روسیه دچار آشوب و خونریزیهای گسترده میگشت”. در عین حال، اخباری نیز در مورد رزرو برخی پروازهای خارجی توسط برخی مقامهای روسی در بحبوحه کودتای اخیر واگنر در روسیه نیز منتشر شده است. افرادی که سعی داشتهاند در صورت پیروزی واگنر در روسیه، از این کشور فرار کنند. در این رابطه، پارلمان روسیه تحقیقات گستردهای را در دستورکار قرار داده است با این حال، کرملین حتی صورتِ مساله را انکار نکرده است. معادلهای که در کلیت خود به یک مساله محوری اشاره دارد: پوتین و کرملین در بحبوحه تحولات اخیر روسیه، به یک سلاح نامرئی متوسل شدهاند و آن هم ایجاد وحشت در جامعه روسیه بوده است. وحشت با محوریتِ این مساله که آنها (مردم روسیه) یا بایستی دولت کنونی روسیه و تداوم شرایط عادی در این کشور را بپذیرند و یا منتظر ظهور آلترناتیوهای خونین و خطرناک و ایجاد هرج و آشوب در کشورشان باشند. این معادله از آن جهت اهمیت دارد که با توجه به افزایش برخی نارضایتیهای داخلی در روسیه از کرملین در پی آغاز جنگ اوکراین، میتواند بسیاری از تنشها و ناآرامیهای داخلی که در ماههای آتی در این کشور احتمالاً بروز و ظهور پیدا میکنند را به تأخیر اندازد و یا حتی خنثی سازد.
و در نهایت نکته مرموز سومی که پس از کودتای ناکام اخیر در روسیه شاهد آن بودهایم این است که علی رغم زمزمههای داخلی که در مورد آغاز شدن تسویه حسابهای گسترده داخلی در روسیه مطرح میشود، تصویر روشنی از این موضوع به افکار عمومی بین المللی و تحلیلگران ارائه نشده است. به طور خاص در روزهای اخیر از بازداشت ژنرال “سرگی سوروویکین“ مشهور به “ژنرال آرماگدون“ در روسیه صحبت شده است. اگرچه تاکنون توضیح روشنی در مورد بازداشت وی از سوی مقامهای ارشد روسیه ارائه نشده با این حال، نزدیکی وی به یوگنی پریگوژین و طرح این گزاره که اساساً گروه واگنر بدون حمایتهای افرادی از درون ساختارهای نظامی و اطلاعاتی روسیه قادر به پیشروی در خاک روسیه نبوده، میتواند سرنخهای خوبی را در مورد دلایل بازداشت ژنرال سوروویکین ارائه کند. در عین حال، زمزمههایی در مورد تغییر والری گراسیموف فرمانده نیروهای روسی در صحنه جنگ اوکراین و جایگزینی او با ژنرال تیپلینسکی نیز مطرح شده است. در این راستا، انتظار میرود که در ادامه راه شاهد بازداشتها و تسویه حسابهای بیشتر در قالب ساختارهای نظامی، اطلاعاتی و سیاسی روسیه باشیم. مساله ای که خود میتواند تا حد زیادی چالشهای جدی را برای روسیه و تداوم روند حکمرانیِ عادی در آن ایجاد کند.